طاها طاها ، تا این لحظه: 20 سال و 9 ماه و 24 روز سن داره
وبلاگ خاطراتموبلاگ خاطراتم، تا این لحظه: 8 سال و 9 ماه و 22 روز سن داره
مامان الهاممامان الهام، تا این لحظه: 50 سال و 6 ماه و 18 روز سن داره

خاطرات طاها

خوش امدید

http://zibasaz.niniweblog.com/

 

به نام خدای آفریننده

سلام من طاها هستم به وبلاگم خوش آمدید

این وب را دختر دایی ام برایم درست کرد

امیدوارم از وب من خوشتان بیاید و نظر بدید

من از اینجا خاطراتم رو می نویسم .

توهین به عکس نکنید لطفا

اینم امضای منه:

 و

 

بگید؟؟

به نظر من گم کردن موبایل خیلی سخته! راستشو میگم : پسرا ! 2 تـا پدر من : مردم رو میترسونم-هر جا دلم بخواد میرم-به زندگی اینو اون سرک میکشم! خخخخخخخخ شما هم نظراتتون رو بگید.   ...
5 شهريور 1394

تولد من بود

سلام دوستان من تولدم رو در 21 تیر گرفتم اما عکساش هنوز تو دوربینه . تولدم با تم پو بود . این شکلک رو خاله عزیزم (لاله) درست کرد برام که توش یادگاری بنویسیم و بقیه چیزارو سفارش دادم   ...
6 مرداد 1394

مامان بزرگم

این تشک و بالشت رو وقتی من 1 ماهم بود مامان بزرگم برام دوخت . هنوزم دارمش ولی این عکس مال همون وقتیه که برام دوخت . دستش درد نکنه خیلی ازش خوشم اومده بود مامانم میگفت تا 4 سالگی همه جا مجبور بود این تشک رو با خودش بیاره از بس من دوسش داشتم ...
6 مرداد 1394

عید فطر

94/4/26 پیشاپش عیدتون مبارک ...... فردا من و دایی و دختر دایی و زن دایی و مامانم میریم شمال (دوباره یه بار فایده نداره) امیدوارم بهم خوش بگذره   این عکسیه که قبلا وقتی هوا بارونی بود گرفتیم .....   نظر یادت نره ...
26 تير 1394

شمال

94/4/21 من از شمال برگشتم خیلی خوش گذشت . روز اول : دریا روز دوم : دریا - جنگل - خرید - رستوران روز سوم  برگشت به تهران دیدن پسر دایی که خیلی دلم براشـــــ تنگیده بود دریا و جنگل به ترتـــــــــــیب : دریا آفتابی بود و همچنین عالی برای شنا خوشحالم که برگشتم پیش دوستان خوبم و مامان های نی نی وبــــــلاگی خداحافظ تا پست بعد نظر بدهید ...
19 تير 1394

مادر طاها می نویسه

16/4/94 بسم الله الرحمن الرحیم کیستی تو؟؟؟؟ ای بهترین داشته ام!!! لذت بودنت را قدر دانم....شکر که هستی.... همدلی کردی با دل من... همدلت هستم تا بی نهایت.... پسر عزیزم تنها معجزه خدا بر من در این روزهای تنهایی و شبهای قدر ، قدردان خدا هستم که نعمتی بزرگ به من عطا فرموده . امیدوارم در تمام مراحل زندگی ات موفق و عاقبت به خیر باشی که من بهترین هارا برایت میخواهم . گاهی وقت ها که بی توجه به قلب پاکت سرت داد میزنم بدون از ته دل نیست من خیرخواهت هستم   فردا ، با دایی امیر و دختردایی نیکتا میرید شمال  ، دلم برات تنگ میشه پسر قشنگم امیدوارم به سلامت برید و برگردی. حیف که من در...
17 تير 1394

شب های قدر

94/4/15 سلام مامانها در این شب های قدر , امیدوارم دعاهاتون قبول بشه ... برای مامانم هم دعا کنید تا همیشه پیشم باشه ممنون ...
17 تير 1394

شب افطاری

94/4/10 سلام دیشب من به همراه خانوادم به افطاری دایی مامانم رفتیم . خیلی خوش گذشت  با بچه های فامیل رفتیم بازی کردیم . دختر دایی ام هم اونجا بود . خلاصه شام جوجه بود و کباب من کباب دوست دارم اصلا جوجه نمی خورم . بعدش هم هر جوری که شده مامانم از بابای نیکتا اجازه گرفت تا بریم  پارک قیطریه . ساعت 11.03 اونجا بودیم  رفتیم فوتبال بازی کنیم خیلی خوب بود . 3 تا از دوستای صمیمی من ، شایان که 16 سالشه و عارف که 15 سالشه و مهدی هم 14 سالشه هم بودند شب خیلی خوبی بود امیدوارم در ماه رمضان به همه خوش بگذره           بدون نظر نرید...
12 تير 1394